عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

بازی آخر سال

 
شنبه یازده اسفند 1386
بازم مثل دفعه های قبل آقا سعید عزیز به یه بازی جالب دعوتم کرده که منم با کمال میل دعوتش رو قبول کردم
اسمش بازیش"بازی آخر سال":

یکم: بزرگترین آرزوتون که تو سال 86 برآورده شده چی بوده (از اون آرزوهایی که سر سفره‌ی هفت‌سین داشتین)؟
ج: هر چی فکر میکنم یادم نمی یاد چه دعای مخصوصی سر سفره هفت سین کردم که الان براورده شده

دوم: مهم‌ترین آرزوتون که امسال برآورده نشد، چی بود؟
ج:اینم بر میگرده با سوال بالایی که جوابشو یادم نیومد


سوم: سال 86 رو تو یه عبارت کوتاه چند کلمه‌ای چه جوری توصیف می‌کنید؟
ج:برای من سال شادی ها و غم ها

چهارم: بهترین (یا بدترین) خاطره‌ی امسالتون چی بود؟
ج:مشغول شدن کنار دوستای خوبم و بد ترینش از دست دادن پدر بزرگم و دایی حسینم

پنجم: چه حرفی واسه بهار 87 دارید؟ (کوتاه، تو 2-3 جمله لطفاً!)
ج:خیلی دلم میخواد ببینمت ولی از یه لحاظ هم اصلا دوست ندارم ببینمت

ششم: چندتا از دوستانتون رو به این بازی دعوت کنید.
ج: منم اینجا ، رویا، ندا،مهدیه و محسن داوری رو دعوت میکنم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد