چرا به یاد نمی آوردم!
تو دیگری را دوست می داری،
من ترا دوست می دارم، و مرا...دیگری شاید
همگان از دوایر دنیا آمده ایم.
تقسیم تبسم، تقسیم فانوس و ترانه، تقسیم عشق!
پی نوشت: شعر نو از علی صالحی
پی نوشت بعد: دیگه وقتش رسید راجع بهش یه فکر اساسی کنم! میدونم ازش دل میکنم، میدونمم دل کندن ازش سخته، ولی گفته بودم اگه این اتفاق بی افته این کار رو میکنم! الانم سر حرفم هستم، آه و ناله و گریه و زاریه شما هم کارگر نیست! میدونی اگه حرفی بزنم به این راحتیا از سر حرفم بر نمیگردم! حتی اگه از روی جنازه اتون رد بشم!( )
پی نوشت بعد بعد: "مست چشمات" ابی ورژن جدیدش
در مورد چی صحبت می کنی!؟
اگه منظورت اون پی نوشته باید بگم مخاطب خاص داشت
اگه منظورت شعر نوی زیبا میباشد که شعره دیگه، صحبت چی!
چی شده؟ نکنه تو هم میخوای وبلاگت رو عوض کنی
واسش خط و نشون میکشی؟
تو فکر هر چی باشم تو فکر عوض کردن وبلاگ نیستم
مگه دخترا مثل شما پسران! ما ثابت قدمیم برادر، دم دمی مزاج نیستیم D:
شاید بعدا در موردش توضیح دادم
آخه تو این موارد همه به خودشون می گیرن!!!!!
مگه به خودت شک داری!
خب چرا خالی؟