چند شب خواب آشفته میدیدم، دلیلشم نمیدونم! بیشتر خواب موج و دریا. توی کتاب تعبیر خواب اینا نشون ضمیر نا خود آگاهمه! خواب های این چند شب هیچ، خواب دیشب یه جوری بود! عین صحنه های بیداری! من و تو، کنار هم، دست توی دست هم، روی یه نیمکت(مثل نیمکت های مدرسه) توی یه اتاق، نه اتاق معمولی نبود، توی کلانتری بود!!! چندین نفر هم جلوی ما بودن و ما متهمین ردیف آخر! خونسرد بودیم! انگار میدونستیم بی گناهیم و خیلی زود آزاد میشیم، ولی موضوع اینجاست که نمیدونم گناهمون چی بود؟!
اوایل پاییز عمو وسطیه اومد خونمون و گفت می خوام براتون گل یاس بیارم، بابا گفت ما که باغچه نداریم! عمو گفت اون حوض بد ریخت گوشه ی حیاط رو خراب میکنم و جاش گل میکارم! چند روز بعد عمو اومد و کارهایی که توی سر داشت کرد، گل یاسش خیلی بلند نبود، ولی از اوایل فروردین شاخه هاش زیاد شدن و بابا مجبور شد لای نرده های حفاظ بالای دیوار بپیچوندشون! هفته ی پیش گل داد، این و این هم عکساشه! لا مصب وقتی توی حیاط میری چنان بوی یاس مستت میکنه که دوست نداری از جات تکون بخوری! دیروز هم همسایه امون مامان رو دید و گفت از وقتی یاس شما گل داده، پنجره های راهرو(سمت حیاط ماست) رو باز میزاریم و کل راهرو بوی یاس میپیچه!
دیروز صبح مثل همیشه دوچرخه زدم! بعدش که اومدم از پله ها برم بالا نمیدونم چرا زانوم صدا میداد و یه درد سوزش دار توی زانوم میپچید! امروز دیگه مامان نزاشت بیشتر از پنج دقیقه دوچرخه بزنم!(خودمم نتونستم) به خاطر مشکل کمرم مدام زانو هام خم بوده توی این یک سال و به خاطر همین زانو هام بیش از حد فعالیت داشتن و نباید بهشون فشار بیارم! حالا با تمرین های پنج دقیقه ای دو سال طول میکشه تا من بتونم وزن کم کنم! یعنی من تا بیست و چهارم که نامزدی دختر عموی مامانه نمیتونم باربی شم()
پی نوشت: دیروز از پشت بوم هم چند تا عکس گرفتم، این یکیشه!
پی نوشت بعد: خوشحالیم بعد از فهمیدن اینکه کار جدید پیدا کردی غیر قابل وصفه!
پی نوشت بعد بعد:
من هیچ وقت به خوابهام توجه نمیکنم، تعبیر خواب چیه دیگه؟ یه سری ثبت وقایع به همراه مقداری تخیلات و تمایلات که تعبیر و تفسیر نداره (البته به عقیدهی من)
بوی یاس، به خصوص بعد از ظهرها که کم کم سایه میشه، دیوانهکننده است. درخت اقاقیا هم، همچین حالتی داره.
دوچرخه رو اگر درست و اصولی نزنی، فشار بسیار خطرناکی از کف پا به زانو منتقل میکنه که باعث از بین رفتن قوزک زانو میشه. تو دوچرخه سواری هم همین وضعیت هست.
در مورد پینوشت بعد بعد هی من میگم آره، هی تو بگو نه
خب اصولا وقتی خواب میبینم البته به این شکلی که اون شب دیدم، گواهی یه اتفاق مرتبطه توی بیداری
اقاقیا مستیش بیشتره
والا تحت نظر مربی بدن سازی دوچرخه زدم، خودش گفت آرنجتو بزن به دسته ها و شکمتو بده تو و کمرتو صاف کن...
من هنوزم میگم نه D: