چندشب پیش دو ساعتی بینمون اس ام اس رد و بدل شد، کلی ناراحت بود، بیست و هشت سالشه، لیسانس پرستاری داره و توی یکی از بیمارستان های معروف مشغوله کاره، هفته ی پیش یه خواستگار براش اومده بود که دیپلم هم نداشت، ولی اون قبول کرد با شرایطش کنار بیاد، حتی حقوق پسره ماهی پونصد بوده ولی حقوق خودش ماهی هفتصد و پسره ماشین نداره و اون یه ماشین از خودش داره، سر مهریه توافق نکردن! این گفته 110 تا و پسره گفته 14 تا و بالاتر نمیام! اینم زد زیر همه چیز، افسردگی گرفته، میگه پسرها اینقدر احمقن که درک نمیکنن تو چقدر حاضری باهاشون کنار بیای(البته من گفتم که همه اینطور نیستن)، قیافه ی خیلی خوشگلی نداره، ولی اونقدرها هم زشت و بد ریخت نیست که نشه تحملش کرد، یه جورایی اعتماد به نفسش رو از دست داده! اوضاع روحیش اصلا خوب نیست، بهش گفتم مطمئنم که ازدواج یه اتفاق دلیه! باید دلت بخواد تا همه چیز پیش بره! بهش گفتم تو از اولشم دلت با اون پسره نبود ولی به خاطر مامانت و به خاطر اینکه دیدی نگرانته قبولش کردی! تن دادن به زندگی ای گه نه عشق توش باشه نه علاقه، احتمال شکستش خیلی بالاس، اینجوری برای یک عمر مامانت نگرانت میشه! بهش گفتم حتما که همه نباید ازدواج کنن! گفتم یه عمر توی خونه بمونی خیلی بهتره تا بری خونه ی مردی که دوسش نداری! براش مثال زدم، براش آیه و حدیث و ضرب المثل خودندم، با حرف هام مثلا دلداریش دادم ولی به حرف هایی که زدم خیلی اعتقاد نداشتم و مجبور به گفتنش شدم
پی نوشت: این یک درد دل بود، بین خودمون بمونه
این اتصال از هر نقطه دنیا، موقعیت مکانی شما را به کشور آمریکا تغییر می دهد و شما در شبکه اینترنت یک کاربر آمریکایی شناخته می شوید ، شما پس از اتصال به این سرویس ، در زمان باز کردن وب سایت، درخواست شما به سرور ما ارسال شده و از این سرور دریافت می شوید و به دلیل اینکه سرور ما در کشور آمریکا واقع است ، بدون هیچ فیلترینگ می توانید از سرویس سایتهای فیلتر شده استفاده نمائید
راست میگی؟
وی پی ان سراغ دارم ماهی پنج تومن، شما چقد میخوای بگیری؟
ای بابا، من نه شغل دارم، نه خونه، نه ماشین، نه پایان خدمت، نه معافی، یعنی میگی نرم جلو؟
هوم....