هر جا چراغی روشنه، از ترس تنها بودنه
ای ترس تنهایی من، اینجا چراغی روشنه
اینجا یکی از حس شب، احساس وحشت میکنه
هر روز از فکر سقوط، با کوه صحبت میکنه
جایی که من تنها شدم، شب قبله گاه آخره
اونجا تو این قطب سکوت، کابوس طولانی تره
من ماه می بینم هنوز، این کور سوی روشنو
اونقدر سوسو میزنم، شاید یه شب دیدی منو
پی نوشت: آلبوم جدید داریوش به نام "دنیای این روزای من" رو از دست ندید
قشنگ بود، مرسی
:)