عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

هانیه


HTML clipboard

07:00:15 AM دوشنبه 20 farvardin 1386
وقتی اینجا رو ساختم قصدم این بود زود به زود به روزش کنم ، ولی مثل اینکه نتونستم .
حالا هم تصمیم دارم عکس بیشتر بزارم از مکان های مختلف و همچنین از اشخاص مختلف ، مخصوصا بچه ها، اولین عکسی که میخوام بزارم عکس دختر داییمه
من یه دایی دارم ، همیشه دوست داشتم سه ،چهار تایی داشته باشم ولی نشد ، داییم هم یه دختر داره که پنج سالشه  ، دیشب خونمون بودن ، منم از هر فرصتی استفاده میکنمو از دختر نازش که اسمش هانیه اس عکس میگیرم ، دیشب دایی بهش قول داده بود ببردش پارک ، هانیه هم از من قول گرفته بود که همراشون برم ، منم رفتم و هی ازش عکس گرفتم


تو این عکس موهاش کوتاهه ، ولی یه عکس دیگه هم دارم که پارسال ازش انداختم ، با موهای بلندش


بابا و شوهر خاله هام خیلی دوسش دارن ، بر عکس بچه ها ی دیگه که به مردا میگن عمو ، هانیه میگه دایی  شاید به خاطر همینه که دوسش دارن ، بابا که هر چی ببینه میگه بخریم برای هانیه ، امسال که رفتیم خرید عید سه دست لباس ، کلاه ، انواع گیره هارو براش خرید ، تازه چون چهارم فروردین تولدش بود یه عروسک سرامیک هم برای تولدش خرید ، خدا شانس بده ، من که از این شانس ها نداشتم ، داشتم ولی نه تا این اندازه . یکی از دلایلی که هانیه به مرد ها میگه دایی اینه که بچه نه دایی داره نه عمو ، به خاطر همین به مردهای  فامیل باباش میگه دایی به مردهای فامیلای مامانش میگه عمو
بچه ی فوقالعاده شیرینیه ، من که خیلی دوسش دارم


خوب این از هانیه ، پست بعد میخوام عکس های دانشگاهو بزارم

توضیحات: این کار کاملا تقلیدیه و از وبلاگ یکی از دوستان الهام گرفته شده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد