عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

بازم خواب دیدم

09:27:49 AM  چهارشنبه 24 mordad 1386

HTML clipboard

امشب خونه دایی هستیم، گود بای پارتی گرفتههمون خدا حافظی خودمون
صبح جمعه پرواز داره، بهم گفته لیست بده هر چی خواستی بگو برات میارم ؛ منم گفتم :به جای خرید ، مدینه تو مسجد پیامبر دو رکعت نماز برام بخون کاش منم تا وقتی جوونم برم مکه و مدینه !

دیشب بازم خواب دیدم ،دخترم و که یادتونه(من کی از بابا یوسفش حرف زدم که تو یاد اونم افتادی؟)  خواب دیدم یه پسر بچه چهار ،پنج ساله با مو های لخت و روشن پرید بغلم و گفت: تو بهترین مامان دنیاییبعد روشو برگردوند و گفت:تو هم بهترین بابا ،بر گشتم باباشو ببینم که مامان بیدارم کرد و تلفن و داد دستم گفت رویاس ،آخه بگو این همه وقت ، باید همون موقع زنگ میزدی؟

خلاصه این بار نشد باباشو ببینم ولی خدا جون تکلیف منو روشن کن، پسر یا دختر ،من که گفتم یکدوم، نه هر دو ،اون از دخترک نازم اینم از پسر شیطونم

 

پی نوشت: یه عالمه حرف برای گفتن داشتم ، نمی دونم چرا الان که میخوام بنویسم حرفی برای نوشتن ندارم

پی نوشت بعد: مقدم آقا سعید عزیز رو به جمع خوانندگان این وبلاگ گرامی میداریم (با تشکر مدیریت وبلاگ) Flowers Flower Basket

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد