عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

غیرت


اینقد حال میکنم این مردا بعضی وقتا غیرتی میشنگفتم بعضی وقتا! وگرنه همیشه این غیرتشون بی جاس، ولی در مواقعی پیش میاد که این غیرتی شدنشون کاملا به جا میباشد

امروز صبح که داشتیم از دانشگاه بر میگشتیم حدودا سیزده نفر بودیم که همه با هم بلیط گرفتیم(برامون گرفتن) خلاصه اینکه نصف اتوبوس ما بودیم و نصف دیگه ی اتوبوس هفت هشت تا پسر بی ادب و وحشی!!! وقتی میگم وحشی به معنای واقعی کلمه اینو حس کردم! بی تربیتا از همون موقع که سوار شدن شروع کردن به فحش دادن به هم!!! ما هم که واسه خودمون تا عقب اتوبوس بودیم، طوری که پسرا جلو نشتن و ما عقب اتوبوس که راحت تر باشیم!! این آپاچی ها هم اومدن عقب نشستن! فک کن ما که همیشه اتوبوس رو میزاریم رو سرمون وقتی اینا اومدن بالا لال شده بودیم و ساکت سر جاهامون نشستیم!! ما چهار تا (من، مریم، مینا،سمیه) آخرین نفرای گروه خودمون بودیم و پشت سرمون وحشیا بودن به قول مینا دختر ندیده بودن! از وقتی اینا اومدن بالا یکی از بچه هامون که از همه بزرگتر و هیکلی تره سرخ شده بود و رگ غیرتش این هوا اومده بود بالا بعد که این آپاچی ها شروع کردن با ما حرف زدن و ... ریختن پا شد اومد سمت ما و با اخم گفت ؛پاشید برید جلو! اینقد وحشتناک اینو گفت که ما هر چهار تایی جولوپلاسمونو جم کردیم و اومدیم جلو و پسرای خودمون رفتن عقب!!! حین جابجایی یکی از اون وحشیا به ی گفت چیه داداش اینا مال ما بودن تو روز روشن و .... !! ی هم یخه پسره رو گرفت و گفت خفه میشی یا خفه ات کنم؟ فک کن ی با اون با شخصیتی اینجوری گف از اونجایی که دو برابره پسره بود، پسره نشست سر جاش و دیگه تکون نخورد و ما هم جای جدیدمون نشستیم و واسه خودمون شروع کردیم! کلی از این اخلاق ی حال کردیم!!!
یه دفه دیگه هم غیرتی بازی درآورده بود که نوشته بودم!(تو آرشیو اینجا نیست ) اون موقع وقتی پسره اعتراض میکرد! ی گفت من داداششونم تو چی میگی؟ خلاصه اینکه ما همراه خودمون داداش بزرگمونو میبریم!
پنجشنبه هفته دیگه حسابرسی دارم! برام دعا کنید





sms نوشت:سیاست در برابر صداقت دیگران خیانت است و صداقت در برابر سیاست دیگران حماقت!

گزارش


امروز بعد از یه هفته رفتم سر کار، با استقبال بی سابقه ی همکاران مواجه شدم! فک نمی کردم اینقد دلشون برام تنگ شده باشه!
نسرین میگفت جای خالیت کاملا محسوس بود از بس شیطونی میکنم و یه جا بند نمی شم، وقتی دو روز نمی رم همه میفهمن! اونوقت بعضی از همکارا اگه ماهی یه بار هم بیان کسی کاری به کارشون نداره...


خدا رو شکر رئیس روئیت نشد




پی نوشت: امکان ارسال اسمایلی به نظرات اضافه کردم (رونوشت به سعید که هر وقت میاد هی غر میزنه)

:|

سلام ملیکم

وسط امتحانا اومدم بگم تا اینجا که بد نبود
فک کنم مدیریت مالی افتادم


فک کن منه معتاد در روز 10 دقیقه هم تو نت نیومدم! خدایا خودت شاهدی پس بی زحمت همه رو بالای 12 رد کن که مشروط نشم

اینقده دلم میخواد یه از صب تا شب بیام بشینم پای نت که نگووووووووووو


سر کارم هم نرفتم این چند وقته! اخراج نشم شانس آوردم


از چهارشنبه دو هفته پیش تا الان فقط سه ساعت رفتم

بسه دیگه بیشتر از این مجاز به موندن تو نت نیستم

بد بختی

HTML clipboard

شنبه امتحان زبان2، یکشنبه امتحان پاورپونت(آموزش ضمن خدمت) دوشنبه امتحان مدیریت مالی
من الان اینجا چه کار میکنم؟


اعلام موجودیت

من هستما، یه وخ نگرانم نشین


دارم درس میخونم خیر سرم تا میرسم خونه به جای نت بازی و وبلاگ بازی میرم سر درسم


خدایی همه وبلاگ نویسا دارن درس میخونن، فضا خیلی خلوته

الانم داریم لواشک میخوریم با همکاران
من برم به کارم برسم، اومدم اعلام وجود کنم و برم






اضافه نوشت: چند پست پیش نوشتم دل ممیخواد الان اول بهمن باشه، یادته؟! خوب الان حاضرم خیلی کارها بکنم تا برگردم به اون روز، از شنبه امتحانام شروع میشه! خدا به دادم برسه! الان شدیدن منتظره ۹ بهمنم که امتحانی در پیش نیست

 نیازمند دعاهایصمیمانه و صادقانه اتون هستم