دیدی برگشتم

07:50:46 AM  پنج‌شنبه 17 aban 1386

من بر گشتم

فکر کردین به همین راحتی میتونید از دستم راحت بشین؟!!!!! نه داداچ اینطورا هم نیس

الان با یه سیستم توپ در خدمتتون هستمبه جون خودم اگه به این راحتی امضاء بدم.

فکر میکردم اگه یه هفته تو نت نرم میمیرم ولی الان فهمیدم فقط  دلم تنگ میشه برای فضای نت(نکته ی اخلاقی رو گرفتی)
تو این سیستم جدید هر چی برنامه بریزی توش بازم فضا دارهسیستم قبلیم طوری بود که وقتی یه فیلم نیم ساعته میخواستم بریزم، باید چند تا از برنامه ها و فیلم هامو پاک کنم بعد فیلم نیم ساعته جدید رو بریزم ولی این یکی خدایی توپهدست پیشنهاد دهنده اش، واسطه اش، فرستنده وخلاصه همه درد نکنه، کلی رفتم رو اعصاب همه تا اینو گرفتم.

 بابا گیر داده بود باید یه نوت بوک بگیری ! منم کلی غر زدم که الان نوت بوک میخوام چه کار ! یه پی سی لازم دارم نه نوت بوک! بابایی هم گفت هر وقت فکر کردی که لازم داری بگو تا برات بگیرم(بابای لارج رو حال کردی)خدایی هیچ وقت تو این چیزا برامون کم نمیزاره. از وقتی هم که کلاس های ACDL رفته کلی معلومات فناوری اطلاعاتش رفته بالا و تقریبا روزی یه ساعت تو اینترنت میچرخهکلی هم اصرار داره بهش یاهو مسنجر یاد بدم، منم با کمال خونسردی بهانه میارم وبهش یاد نمی دمهمینم مونده بابا بشینه پای سیستم و چت کنه
تا همین الانش بیشتر از هشتصد تومن بابت سیستم جدید بابا تو زحمت افتاده تازه هنوز پرینترم از شرکت نیومده

کلی اتفاقات خوب و بد تو این مدت افتاد که هر وقت فرصت کردم مینویسم

smsنوشت: دو هفته اس حتی یه دونه مسیج با حال به دستم نرسیده تا براتون بنویسم

شعر نوشت: خودتون برید شعر "روز مبادا" قیصر رو بخونید

پی نوشت:فردا میخوام برم قم و جمکران،یک بار بیشتر جمکران نرفتم ، کلی الان ذوق و شوق دارم، همه تونو دعا میکنم