عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

سینمای خانگی

بعضی از فیلم ها رو که آدم میبینه، پشیمون میشه از وقتی که برای این فیلم گذاشته!
در طول روز بعد از اندکی خونه تکونیه خسته کننده، با مامان میشینیم و میگردیم توی سینمای خانگی هر چی فیلم ندیدیم، تماشا میکنیم. فیلم های چشمک( به مردها هیچ وقت اعتماد نکن) و آقای هفت رنگ(رابطه ی زناشویی) و تردید(فیلمنامه هملت در یک کلمه) واقعا مزخرف بودن. موندم واسه چی این همه خرج این فیلم ها کردن! باز توی این فیلم ها پستچی سه بار در نمی زند(سه دوره زندگی یه فرد) و حریم( از ما بهترون) رو میشد تحمل کرد. عوضش فیلم درباره الی( نمیتونم خلاصه ای براش بنویسم) و سوپر استار( زندگی یه فرد معروف با کثافت کاری هاش) رو دو بار نگاه کردیم. به این نتیجه رسیدیم که فیلم های شهاب حسینی  و لیلا حاتمی و گلی رو نمیشه از دست داد. فیلم اخراجی ها 2 رو کامل ندیدم، به نظرم مزخرف و کسل کننده بود. کتاب قانون( به چالش کشیدن اعتقادات مسلمونا) هم همون یکبار دیدنش کافی بود، یاد اون خانومه توی سینما افتادم که وقتی صحنه ی توی حیاط رو نشون میداد و خواهره گریه میکرد، خانومه هم که دو تا صندلی اونور تر نشسته بود عینهو ابر بهار گریه میکرد. دیگه فیلم های کمدی هم خنده دار نیستن. احتمالا هفته ی دیگه هم برم فیلم به رنگ ارغوان رو ببینم هر چند عیار 14 رو هم دوست دارم ببینم.
خلاصه اینکه خونه تکونی هامون شروع شده و خدا میدونه تا کی میخواد طول بکشه.

دیشب توی پاساژ مولوی که داشتیم روتختی ها رو نگاه میکردیم مامان برای بار دوم توی این هفته بهم گفت خیلی بی عرضه ای!!!! بسه دیگه! ببین چه سرویس های خوشگلی اومدن. فکر کنم آخرشم آرزو به دل بمونم که بیام برات اینا رو بخرم!!!!!!! من الان تحت تاثیر حرف مامانم میباشم. دفعه ی قبل هم روز ولنتاین بود که اومد توی جمع دخترونه امون و گفت بی عرضه ها! هیشکی رو ندارین که امروز براتون کادو بخره و ببردتون بیرون! نه خدایی خیلی بهمون برخورد


پی نوشت: سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی توی زندگیت وارد بشه، اما قلب حکم میکنه چه کسی توی قلبت بمونه

جک نوشت:نصیحت ترکه به پسرش: هیچ وقت زن نگیر و به پسرت هم بگو زن نگیره!

...

فقط برای یکبار خودت رو بزار جای من، وقتی نگران میشم و تو جواب نمیدی!


پی نوشت: کاش میفهمیدی حالمو!

خاتون

کدوم شاعر کدوم عاشق کدوم مرد
تو رو دید و به یاد من نیفتاد
به یاد هق هق بی وقفه من
توی آغوش معصومانه باد

تو اسمت معنی ایثار آبه
برای خاک داغ خستگی ها
تو معنای پناه آخرینی
واسه این زخمی دلبستگی ها

نجیب و با شکوه و حیرت آور
تو خاتون تمام قصه هایی
تو بانوی ترانه هامی اما
مثل شکستن من بی صدایی


پی نوشت: این هم قسمتی از آهنگ خاتون ابی که توی یکی از کنسرت ها خونده

سلیقه

آدمی زاد است و سلایق مختلف! هر آدمی یه سلیقه ای داره، حتی خواهر و برادرای دو قلو هم گاهی اوقات سلیقه هاشون با هم فرق میکنه، دیگه چه برسه به بقیه. توی دنیای مجازی هم آدم ها با سلیقه های مختلف وجود دارن. هر کس از یه جور مطلبی خوشش میاد. هر کی یه نوع عکس رو میپسنده. سلیقه آدم ها هم توی خوندن وبلاگ ها کاملا متفاوته. دلیل نمیشه چون تو از نوع نوشتن من خوشت نمیاد یا نوع نوشته هام باب میل تو نیست، من اون طوری که خودم نیستم بنویسم! توی این دنیای مجازی کسی کسه دیگه رو مجبور به خوندن نکرده. اگه از نوشته های وبلاگی خوشت نمیاد خیلی راحت اونو بزار کنار، حق نداری بهش بگی مزخرف مینویسی! انتقاد و نظر فرق میکنه با دوست نداشتن نوشته ها! یکی دوست داره روزانه هاش رو برای خودش بنویسه، دوست داره در مورد کوچیکترین یا مهمترین اتفاقاتی که براش می افته توی وبلاگش بنویسه، تو اگه نوشته هاش برات مهم نیست نخونش! خیلیا هستن وبلاگ های ادبی رو میخونن، خیلی ها مذهبی، خیلی ها سیاسی، خیلی ها هم کشکولی(وبلاگ هایی که همه نوع نوشته ای توش داره). مسخره اس که فکر کنی چون تو این نوشته رو نمیپسندی پس نویسنده و دوستاش هم مورد پسند نیستن!

به نظر من روزانه نویسی بهترین نوع وبلاگ نویسیه! نمیدونی چه لذتی داره خوندن پست هایی که سه چهارسال پیش نوشتی و برمیگردی و اونا رو میخونی! هنوزم بعد از سه سال وقتی اون پستی رو که یه روز معلم کلاس اول بودم میخونم، خودم دلم غتج میره! فکر میکنم اولین پست بلندی بود که نوشتم. خیلی هم طولانی(اگه پیداش کنم میزارمش اینجا) .

حالا من نمیدونم یهو واسه چی اینا رو نوشتم، ولی تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها....


پی نوشت:دیروز اینقد دلم میخواست یه کنترلی بود و خیلی راحت میتونستم زمان رو برگردونم به پنج دقیقه قبلش...

پی نوشت بعد: هنوز جمله ام تموم نشده بود که خودم زودتر از مخاطبم زدم زیر گریه!

پی نوشت بعد بعد: همه ی نوشته های وبلاگ قبلیم رو به صورت اچ تی ام الی دارم، باید برم سراغشون


اضافه نوشت: خیلی جالبه، هوا دیگه بهاری هم نیست، کاملا تابستونیه!!!

اسپاسم

خوب این اسپاسم اپیدمی شده جدیدنا!!! هر کی رو میبینی ازش میناله! هر کی رو میبینی توی این چند وقت اخیر بهش دچار شده. هر چند فکر کنم من استارترش بودم ولی این دلیل نمیشه به همه سرایت کنه خب!

صبح دکتر زنگ زده که گردنم گرفته شدید! نمیتونم تکون بخورم.... و این یعنی به هم خوردن قرار فردا!

اشکالی نداره، ما صبور تر از این حرفاییم!

ولنتاین امسال هم مثل هر سال پر از اس ام اس بود و خالی از هدیه. هر چند یکی قول داده بود گوسفند قرمز و مشکی برام بخره ولی نخرید. اینم اشکال نداره خب!

کلاس های یونی هم از پنجشنبه هفته ی دیگه شروع خواهد شد و خوشبختانه فقط به پنجشنبه ها ختم میشه! امتحانا رو بگو! همش پنج تا درس دارم که دو تا دو تا سختاش با هم اند. یه امتحان بیست و هفت خرداد دارن، دو تا دوم تیر و دو تا ششم تیر!

یک نصیحت خواهرانه مادرانه بکنم، برادر من خواهر من! جون هر کی دوست دارین عکس های خونوادگیتون رو نریزید توی گوشی هاتون(البته اونایی که مورد دارن) که وقتی گوشی گم شه تا چند روز خواب و خوراک ندارین!!!

تا ما  دو روز از دنیای مجازی غافل میشیم این گوگل کلی امکانات جدید میده! خب یعنی الان خیلی شاهکار کردی برداشتی فرندفید رو کپی کردی توی صفحه ات؟؟؟ من که خاموشش کردم این "باز" رو! رفتن و باز کردن گوگل ریدر یه صفای دیگه داره.

ماشالا یه کاری هم کرده که تا پروفایلت رو باز میکنن تا هفت نسل قبل و بعدت رو نشون میده که کی دنبالت کرده و دنبال کی میکنی!(اینشم برداشتم تازه)


پی نوشت: خیلی خوبه که از امشب دوباره صدای بوق بوق ماشین عروس میشنویم!

پی نوشت بعد : فایر فاکس 3.6 هم کلی فاز میده ها!

پی نوشت بعد بعد: پیشنهاد سینما داشتم امروز؛ هر شب تنهایی! نمیدونم برم، نرم!