عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

تعطیلات تابستان

اونایی که امتحان دارن دلشون بسوزه چون من امتحانام تموم شد و در حال سپری کردن تعطیلات تابستان خود میباشم

دیشب بعد از چندین هفته یه خواب راحت کردم، چون امتحاناتمان فشرده بود مجبور بودم همه رو قاطی کنم

من اینجا جون میکندم همین که میرفتم سر جلسه همه رو یادم میرفت

دومین امتحانم مالی بود بیشرفا اینقد سخت داده بودن که نگو! تازه نصف کتاب حذف بود و من نمیدونستم! سر جلسه یه پسره خیلی خیلی با شخصیت بود که همه تستیامو از رو اون زدم! دید اضطراب دارم خودش گفت هر چی خواستی از رو من ببین! خدایی من اگه یه پسر با محبت دیدم همین یه دونه بود. اصلا کلا خیلی با شخصیت بود! بعدشم طفلکی تشریحیاشو همرو با فونت بزرگ نوشت که من بتونم ببینم! بعد همون روز وقتی پسره رفت به مراقبمون گفتم آقا تورو خدا جون بچه ات ورقه اون پسره رو بهم بده بنویسم! لبشو گاز گرفت گفت نمیدم! ولی دعا میکنم قبول شی گفتم آقا جان وقتی ننوشتم چطوری قبول شم!خلاصه اینکه بهم نداد ورقه رو احتمالا بیوفتم!
چند روز بعدش سر یه امتحان دیگه همون مراقب اومد بالاسرم، فامیلیمو خوند و گفت خانم ر چطوری؟ بهش خندیدم گفتم فک کنم اون امتحان رو بیوفتم! این شد که عذاب وجدان گرفت و سر همون جلسه گذاشت من و فرزانه تقلب کنیم تازه چند تا سوال تستی رو هم خودش بهم گفت

سر امتحان حقوق بازرگانی همه برو بچس سر یه کلاس بودیم و مراقبمون همین آقا! حالا حدس بزنین چه بلوایی سر کلاس بود

دیروز من تنها طبقه بالا بودم و همه بچه ها پایین! اومده بالا سرم میگه خانم ر میبینم که سخت مشغولی و تنها ! خدایی خیلی مرد خوبی بود الهی هر چی میخواد خدا بهش بده

تو امتحانا اینقد برنامه ها داشتم واسه بعد از امتحانا ولی الان هر چی فک میکنم میبینم کاری برای انجام دادن ندارم

همه سایت های با حال هم که فیلتره

موبایلا هم که در بیست و چهار ساعت چهار ساعتش وصله، نمی گن شاید افرادی باشن که با همین موبایل در ارتباطن! اس ام اسا هم که همچنان تعطیل.  خدایی یه راهپیمایی بزارن واسه قطعی اس ام اسا من با کمال میل شرکت خواهم کرد



پی نوشت: دوست دارم شهر آروم بشه مثل قبل! مهم نیست طرفدار کی بودم و هستم مهم اینه که الان هیچکس از این وضع راضی نیست


نظرات 8 + ارسال نظر
یـــک جمعه 29 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:04 ب.ظ

سلام!
از طریق لیست وبلاگ های بروز شده اومدم تو وبلاگت

دیدم که تو قسمت نظراتت اسمایل گذاشتی... ولی کدش یه اشکالی داره که با مرورگر فایر فاکس و IE8 نمیشه از اسمایلها استفاده کرد... اگه دوست داشتی درستش کنی اینکارو بکن:
برو تو ویرایش قالب بخش نظرات، اون آخرا یه خط دستور هست
<textarea name="txtComment" style="width: 302px; height: 160px" onkeypress="FKeyPress(event)" onkeydown="FKeyDown(event)"></textarea>

باید بین name و style اینو قرار بدی : id="txtcomment"
که اینجوری میشه:

<textarea name="txtComment" id="txtComment" style="width: 302px; height: 160px" onkeypress="FKeyPress(event)" onkeydown="FKeyDown(event)"></textarea>


ببخشید که دخالت کردم... اگه نظراتت تاییدی هست که این پیام رو تایید نکن اگه هم نیست بعد از خوندنش بی زحمت پاکش کن.

اوا دستت درد نکنه خب

یـــک جمعه 29 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:22 ب.ظ

دوباره سلام!
اومدم اسمایل بزارم دیدم بازم نمیشه! تعجب کردم که دستور رو درست نوشتی پس چرا درست نشد! تا اینکه کاشف به عمل اومد که باید حرف C رو در txtComment با حروف بزرگ بنویسی (ببخشید):
id="txtComment"



(اگه داری فکر می کنی که این چقدر بیکاره که هی میاد اینجا که کامنتدونی منو درست کنه! باید بگم که خودتی!!!!!!!)

بازم دستت درد نکنه
میدونی چی شد من فقط این کار رو انجام دادم و امتحان نکردم! کلا این حس اعتمادی که من به مخاطبم دارم مثال زدنیست

:| یعنی من اینقد نمک نشناسم!

یـــک جمعه 29 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:06 ب.ظ

آخیش! درست شد
مُردم از بی اسمایلی !

دلم خیــــــــــــــلی سوخت! چون هنوز امتحانای من شروع نشده که بخواد تموم بشه
نمیشه به اون آقاهه مهربونه که میزاره تقلب کنین بگی که بیاد مراقب ما هم باشه ؟!!!

برم دیگه!

ِِِِD:
منم یه مدت معتاد اسمایلی بودم و همه صداشون در اومده بود
الان ترک کردم
شما دیگه باید دلت بیشتر از همه بسوزه
اون آقا مهربونه گرمساری بود!

حسن شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:24 ق.ظ http://www.hasanalmasi.ir

روزی که آدم آخرین امتحانشو میده و در حال برگشتن به خونه هست بهترین لحضات زندگیه.

آخ راست میگی اصلا یه حس آرامشی داره که نگو

ندا شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:07 ب.ظ

شماها امتحان میدید ما هم امتحان می دادیم هر چی خونده بودیم همون بود یه تقلب برابر با حذف اون درس.

بعدشم از تو انتظار نداشتم انقدر نسبت به مسائل کشور بی تفاوت باشی هر چند نه اشتباه کردم

قربونت برم لیسانسایی که ما میگیریم قلابین به جون خودم

ندا :|

مسیح شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:11 ب.ظ

سلام بهار ،
خوبی ؟!
چه خبرا ؟

خوبم مسیح جان تو چطوری همزاد؟

زرشا یکشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:39 ق.ظ

خوشا به سعادتت! ما که تازه امتحانامون شروع شد!
تو روخدا بگو این اس ام اس و راه بندازن!من احساس خفگی بهم دست داده!به پوچی رسیدم
نگو سایتا فیلتره! بچه کف نت باشیو فیلتر شکن گیر نیاری؟؟
حالا اون امتحانرو که مراقبه گذاشت تقلب کنین قبول میشین دیگه؟!!
به نیابت من ایررو ادامه بدین تا مارشالی

منم که اس ام اس باز دارم دق میکنم
من اینقد باشخصیتم که از فیلتر شکن استفاده نمیکنم خب
آره بابا قبول میشیم
کاپیتان بهار رو میبینی دو سه ماه دیگه مارشال بهار میشه

سعید یکشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:08 ق.ظ http://narkand.pib.ir

سلام بهاری! دلم تنگ شده بود. الآن ۲۴ ساعته که اینترنت وبلاگ‌های ساده و صفحه گوگل رو می‌تونه باز کنه.

این از ویژگی‌های یک حکومته آزاده تا یه عده مخالفت کردند اینترنت و اس ام اس و تلفن و ... قطع بشه!

یه امتحان دیگه دارم، باورت میشه ۵تا امتحان داشتم؟ بچه‌های کارشناسی بهمون می‌خندیدن

غصه نخور، ایشالله همه امتحانات رو قبول می‌شی!

آخی سعید اومده
اون روزای اول بلاگفا هم فیلتر بود ولی الان دیگه نیست
والا من که کارشناسیم ۶ تا امتحان داشتم شما ها دیگه چرا
ایشالا تو هم قبول میشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد