عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

مرد باش بعد برو جلو

میگم چشمش زدیم این اس ام اسا رو ها!

حالا خدا میدونی چند روز بعد از وقایع هجده تیر دوباره این تکنولوژی قرن بیست و یک رو راه بندازن

میخواستم کوبنده شروع کنم ولی این اس ام اسا نزاشت!

عزیز من وقتی کله ات بو قرمه سبزی میده و مامانت باید شیرت بده خب نرو خواستگاری!

وقتی میبینی نمی تونی وابستگیت رو از مامانت کم کنی نرو خواستگاری!

وقتی میبینی بدون دخالت نزدیکانت نمیتونی تصمیم بگیری نرو خواستگاری خب!

اینقد حرصم میگیره از این پسرا که منتظرن ببینن مادرشون چی میگه تا اونا هم  تکرارش کنن!

تازشم اصلا منظورم این نیست که به مادرت بی احترامی کنی! ولی وقتی برو خواستگاری که فک میکنی میتونی مستقل باشی و بدون تکیه به مادرت میتونی زندگی رو بچرخونی که بهت تکیه کنن!

اصلا کلا اینا رو برا چی دارم میگم، واسه اینکه نامزدی آخر هفته بهم خورد به همین دلایلی که گفتم.

اون موقع که نامزد شدن، بابا به فری گفت دختر جون برو باهاش بیرون، برو خونشون کلا ببین خوشت میاد یا نه!

فری هم همین کارا رو کرد و گفت من اصلا نمیخوام! بعد که کاشف به عمل آوردیم فهمیدیم پسره از اون پسراییه که مطیع امر مامانشه! حتی حلقشونم مامانش براشون انتخاب کرده بود! وقتی با هم قرار میزارن برای شام برن بیرون، مامان پسره هم باهاشون میره! فری هم گفت من نمیتونم اینجوری تحمل کنم و کلا نامزدیشون بهم خورد! (خدایی هیچ دختری نمیتونه تحمل کنه)

مراسم نامزدی پای دختره دیگه! مامان پسره گفته بود فرشته جون میخوای شما که سالن دیدین این همه دارین زحمت میکشین لباس عروس هم بگیرین که اگه عروسی نگرفتین باز یه جشنی گرفته باشین! ااااااااااا چه رویی دارن بعضی ها!

حالا چند روز پیش که رفته بودم خونه مرجان اینا فهمیدم سمیه هم نامزد کرده! بعد حالا مادر شوهر سمیه هم به مامان سمیه گفته نمیخواد جشن نلمزدی بگیرین به جاش پولشو بدین دست ما تا مراسم عروسی هر چه با شکوه تر برگزار شه!!!! میگم میخواین دیگه رسم و رسومات رو عوض کنیم و مراسم عروسی رو بزاریم پای خانواده عروس!!

ولی کلا خیلی خوبه قبل از اینکه مراسمی گرفته بشه و اسمشون بره تو شناسنامه های همدیگه تصمیمای نهایی گرفته بشه! حالا یه مراسم بله برون برگزار شده که بشه!

یادمه سه چهار سال پیش که خاله ام نامزدیشو بهم زد نزدیک مراسم عقدشون بود! اولین نفری که تشویقش کرد بابای من بود! چون از همون اول از این داماد جدیده خوشش نیومد! بعدشم خانواده هامون بهم نمیخورد!

آخی یادش بخیر قبل از اینکه خاله ام نامزد کنه همین شوهر خاله فعلی اومده بود خواستگاریش ولی به دلیل پاره ای از مسائل خاله ام قبول نکرد! بعدشم محمد رفت و با یکی دیگه عقد کرد و خاله ام هم با اون پسره نامزد شدن! خاله ام که نامزدیشو بهم زد! همون موقع فهمیدیم که محمد هم دختره رو که عقدشم کرده بوده طلاق داده و چند ماه بعد دوباره اومد خواستگاری و خاله ام قبول کرد، قسمت یعنی این دیگه! الانم دو ماه دیگه نی نی شون به دنیا میاد!

چقد حرف زدم، گلوم خشک شد! ولی خدایی حرفام حق بود! بعدشم بگم از اون طرف هم از اون پسرایی که تو هیچ برنامشون و تصمیماشون خانواده اشونو دخالت نمیدن هم بدم میادا همه چیز باید روی تعادل باشه نه زنگی نه رمی!





پی نوشت: از وقتی این هوا اینجوری شده و کلا پر از گرد و غباره یک روز نبوده که نرفته باشم بیرون! فک کنم آخر یه چیزیم بشه

پی نوشت بعد: فردا شب میریم شمال تا یک شنبه هفته ی آینده

smsنوشت: دوباره تو روحشون

نظرات 5 + ارسال نظر
مسجد امام علی (ع) بنارویه سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:39 ب.ظ http://m-emamali.blogfa.com

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز و به خاطر مطالب فوق العاده شما
به ماهم سر بزن [لبخند]

قربون داداش

آتیش پاره سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:43 ب.ظ http://www.miss-atishpare.blogsky.com

پس چرا اس ام اسای من وصله؟!؟! یعنی من تو توهمم ایا؟!!

برووووو!
نه بابا من از چند نفر پرسیدم

سعید پنج‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:44 ق.ظ http://narkand.pib.ir

سلام. منم موافقم رسم و رسومات عوض شه، خرج عروسی پای خونواده دختر

بابت جی میل شرمنده، بعد از یه مدت بی اس ام اسی و بی اینترنتی، هنوز نتونستم دوباره خودم رو با تکنولوژی وفق بدم

شمارنده وبلاگت هم خیلی باحاله

شمال خوش بگذره!

اونوقت به شما بد نمیگذره!!!!

این شمارندهه مال وبلاگ قبلیم بود! کجایی عمو سعید!

جات خالی خوش گذشت

{ الحاج } مسیح ریحانی جمعه 19 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:22 ق.ظ http://blog.masihreyhani.ir

سلام ، خوبی ؟
چه خبرا ؟
وبلاگ جدید زدم ، آپدیت کردم !
لینکم کن ، لینکت کردم !
موفق باشی ، موفق باشم !
خدا حافظ !
منتظرتم !!

به به حاج مسیح خودمون
مبارکه حاجی

امیرعلی یکشنبه 21 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:24 ب.ظ

بیانیه اس ام اس شماره ۲ رو برو تو کارش که بدجوری خرابیم.

میبینم که خماری عمو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد