خودم:
من: چرا اینجوری نگام میکنی؟
خودم: هیچ دقت کردی از وقتی "این" وارد زندگیت شده، رفتارت با "اون" تغییر کرده؟
من: هوم... نه... تغییر کرده... فکر نمیکنما، ذره ای از علاقه ام به "اون" کم نشده
خودم: اینو که میدونم، ولی "اون" نمیدونه! فکر میکنه دیگه دوسش نداری
من:(در حال بررسی رفتارم با "اون" توی این چند ماه اخیر)
خودم: چی شد؟ به نتیجه ای رسیدی؟
من: اوهوم، راست میگی، توی این چند ماه کمتر به "اون" پرداختم تا "این"
خودم: حالا میخوای چه کار کنی؟
من: نمیدونم
خودم: باید رفتارت رو درست کنی، باید "این" و "اون" رو در یک راستا قرار بدی
من: سخته خب
خودم: باید این کار رو بکنی، وگرنه "اون" رو از دست میدی
من: ولی نمیخوام از دستش بدم، نمیخوام فکر کنه دوسش ندارم
خودم: پس کاری که گفتم رو بکن
من:...
داشتم فکر می کردم چقدر قشنگ با این نوشتنتون اونو سرکار گذاشتید راستی حالا اون شبیه اینه یا این شبیه اون... این که زیاد اون کاره نیست.. شاید اون این کاره باشه؟؟ آره؟
ولی نمیشه گفت همیشه اینا از اونا بهترن.. چون اونا خیلی اینا رو اذیت می کنن.. عین این شما که باعث شده اونو فراموش کنی.. عجب دوره زمونی شده این و اونا همش توی فکر اونا هستن و این یعنی اون چیزی که خیلی بده.. نه؟؟
قصدم به هیچ عنوان سر کار گذاشتن "اون" نبود
شما هم لطف میکردین این و اون خاص رو توی گیومه ای چیزی میزاشتی بد نبودا!
شما که اولین بار نیست که نوشته های من رو میخونی، پس باید بدونی آدم پیچیده ای نیستم و موضوع اونطور که شما پیچیده نوشتی نیست
شاید بد نباشه بدونید،"این" و "اون" من از یک جنسن، از یه نوعن، تنها فرقشون اینه که "این" تازه تره و این باعث شده من بیشتر بهش بپردازم شاید به این خاطر که میخوام بیشتر بشناسمش و کمااینکه "اون" رو قبلا شناختم و هیچ وقت نخواستم "این" رو جایگزین "اون" کنم
به به!
فک کنم تمام مخاطبای این پست رو بشناسم
خب اینجا چهار تا مخاطب داشت
من رو که میشناسی، به شدت مایلم خودم رو هم بشناسی
حالا دوست دارم بگی "این" و " اون" کیا بودن؟ در گوشم بگو کسی نفهمه
لپتاپ جدید خریدی؟
نه
از پینکی راضی ام خب
یادت باشه٬ یادت باشه ها
:S
:/