دیشب حین یه گفتگوی اس ام اسی فهمیدم که هر کسی که دور و برت هست، واسه خودش یه جایگاهی داره! یکی پر رنگ و یکی کمرنگ! خونواده که قضیه اش جداس، از همه پر رنگ ترن، هر چی هم پر رنگ تر باشن آرامشی که از داشتنشون داری بیشتره و همچنین نبودشون هم پر رنگ تر خواهد بود. دوستی ها درجه های مختلفی دارن، ولی قطعا اونایی که پررنگن تعدادشون نمیتونه زیاد باشه ولی دوستی های کم رنگ تر تعدادشون زیادتره!
میخوام اینو بگم که وقتی یه دوستی که نقش پررنگی رو برات ایفا میکنه، یکباره کم رنگ بشه، مدت ها طول میکشه تا بتونی به جای خالیش عادت کنی! بماند نبود آرامشی که از کم رنگ شدنش نصیبت شده!
پی نوشت: لازم نیست واقعا درک کنی چی میگما! چون خودم فهمیدم چی میخواستم بگم
ما هم فهمیدیم، خنگول که نیستم
واقعا فهمیدی؟
هی من میخندم به روی شما، هی هیچی نمیگم، هی نمیخوام آیکیومو به رختون بکشم، هی من...
هی شما چقدر متواضعی واقعا
قربونت برم :-**
خوب میفهمم چی میگی
فدات شم که اینقد خوب فهمیدی