عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

روزی پر کار

دیروز من بودم و مامانم و یه خروار سیر! یه سری هاشون رو خوشگل کردیم واسه سیر ترشی، اون حبه های درشت رو پوست کندیم واسه سیر شور، اون حبه های ریز و پلاسیده رو خلالی کردیم واسه سرخ کردن! حین خلال کردن بود که توی انگشتام سوزش وحشتناکی حس کردم و دادم رفت هوا. اون موقع بود که فهمیدم تندی سیر میره توی پوست و تاول میزنه! صد رحمت به سوختی با آتیش و قابلمه، اونا رو سریع ژل میزنی و سوزشش می افته، ولی این لامصب چنان میسوخت که اشکت رو در میاورد، چاره اش فقط آب سرد بود، اینکه دستت رو چندین ساعت نه چند دقیقه، بزاری توی آب تا سوزشش کم شه. ولی بازم الان شصت دو تا دستام تاول زده!
بعد از خوب شدن دستم، یاد نشاسته ای که خریده بودم افتادم، رفتم سراغ فایل آشپزیم تا ببینم چی میتونم درست کنم، چشمم خورد به فالوده! منم که عاشق فالوده، گفتم درستش میکنم، ولی در آخرین دقایق هر چی فکر کردم، دیدم رشته های باریک نمیتونم در بیارم و این شد که تصمیم گرفتم مسقطی درست کنم، خیلی راحت بود درست کردنش! این شد نتیجه اش! کلی هم خونواده خوششون اومد از طعمش!
پریروز خونه ی عروس دو هفته پیش دعوت بودیم، نمیدونم چرا اینقد هول بود که دعوتمون کنه! بعد کجا رفته بود، اون سر شهر! عکساشونم آماده نبود لا اقل ببینم! دستپختشم بدک نبود، برنجش شفته و بی نمک بود!
تا حالا خط دو مترو رو از بهارستان تا علم و صنعت نرفته بودم! توی واگن های زنونه، بازاری بود واسه خودش! این میرفت و اون میومد، تازه به هم تعارف هم میکردن که کی اول شروع کنه به بساط کردن! فروشنده ها همه خوشگل و جوون!

پی نوشت: دارم خودمو میزنم به کوچه علی چپ!

نظرات 1 + ارسال نظر
سعید پنج‌شنبه 18 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:05 ق.ظ http://narkand.blogspot.com

جالبه، نمی‌دونستم! باید برم ببینم چه ماده‌ی شیمیایی تو سیر هست که باعث سوختن پوست دست میشه!

حواست باشه، ببین ما شیمی‌دان‌ها خیلی خطرناک می‌باشیم

به چه کوچه‌ی علی‌چپی می‌زنی خودتو؟

من پیشنهاد میکنم اون پایان نامه رو ول کنی و بچسبی به این موضوع!
حواسم بهت هست داداچ
اوهوم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد