عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

عشق همینجاست!!!‏

تو کجایی؟‏

دل تنگ ی

یه عالمه حرف های یک خطی توی ذهنم وول میخورن که خیلی هاش قابل نوشتن نیست!

_ اون کاری که کردم، نا خواسته با ریا توام شد، خدایا خودت یه کاریش کن!
_موبایلم روی ویبره است، نکنه صدای زنگ رو نشنوم!
_بعد از چند روز که اومدم نت، با گودری مثبت هزار مواجه شدم، خیلی ها رو گذاشتم سر فرصت بخونم!
_ همین که اومدم نت، بیشتر دلتنگت شدم!
_ اون شب، اونقدر هانیه رو بوس کردم که آخرش ویروس سرماخوردگی رو ازش گرفتم!
_خواب های آشفته میبینم، سرآمدشم خواب های سونامی!!!
_ شب یلدا نزدیکه!
_ هر چی خیره همون شه، ولی الهی همه چی جور شه تا دیگه غصه اشو نخوره!
_ اون دختره که هفده سالش بود و پارسال ازدواج کرد، الان یه بچه سه ماهه توی بغلشه، خودش مامان میخواد چه برسه به بچه اش!
_ موندم توی کار خدا، جدیدا هر کی دوباره قصد بچه دار شدن میکنه، بچه اش همجنس قبلی میشه، چرا!
_ دعای مادر بزرگم بچه دار شدن خاله امه، هیچ کدوممون توی این یکی دو سال نتونستیم قانع اش کنیم، حکمت خدا در اینه!
_بابا گیر داده به درس خوندم! میگه دوباره کنکور بده!


پی نوشت:دقت کردی نوشته هام هیچ ربطی به عنوان و حرف دلم نداشت.

نظرات 2 + ارسال نظر
سعید یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:10 ق.ظ http://narkand.blogspot.com

- خودت میگی ناخواسته!
- خو از رو ویبره درش بیار، هاع!
- من که بعد از دو هفته برم گودر با چه صحنه‌ای مواجه میشم
- :(
- فکر کنم تو نصف بیشتر سرماخوردگی‌هاتو از بچه‌ها گرفتی؟
- شب‌ها کمتر شام بخور، مجبوری مگه؟
- :)
- الهی آمین
- مگه فک کردی همه مثه توان؟
- ایشالله که مامان برزگ هم برآورده میشه! این دعای خاله‌ت هم هست حتماً
- ای ول، حالا چی می‌خوای بخونی؟

- هوم؟ یکیش ربط داشت!

نه داداش من اون یکی هم ربطی به عنوان نداشت

:)

زطسیشمبلسغناانمکح یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:38 ب.ظ

یه رفیقی ذاشتم خیلی با هم شیش بودیم سرمونو رو یه بالش میزاشتیمو تو یه سوراخ جیش میکردیمو این حرفا.اقایی که شما باشی تصادف کرد و مرد. چند وقت پیش همینجوری از خونه زذم بیرون داشتم میرفتم سمت خونشون یهو وایسادم گفتم کجا دارم میرم من؟؟؟یادم افتاد مرده.اون موقع بیشتر از وقتی که رفیقم پای تلفن گفت فلانی مرده ناراحت شدم.هیییی روزگار.هیچوقت اون لحظه رو یادم نمیره.راست میگن بعضیا وقتی نیستنم هستن. این کامنت مصیبت بار با محرم هم مناسبت داشتا. سرما خوردم خیلی خلط دکتر میگه سیگارتو عوض کنی کمتر سرفه میکنی و خلط میندازی.بد مصب این خلط یه جایی میاد سراغت که هیج کاری جز خوردنش نمیتونی بکنی.اه اه.تو مترو یه دختره بود مانتوش کلاه داشت ۵ تا ایسگاه بود خلطه تو دهنم بود میخاستم بندازم تو کلاش دلم نیومد.اخه موهاش شکیلایی بود. ماه اذر ماه خوبیه کلا.هیرانم استلاریارو تو همین ماه برد و حماسه افرید.منم بنا به روایتی اولین بار تو ماه اذر گفتم بابا و حماسه افریدم. انقدر دوست داشتم الان یه اسلحه پر داشتم و ۱۲ تا گلوله شلیک میکردم تو صفحه کامپیوتر و این حرفایی که زدمو زدی و همه دنیا میزدن که نگو.یه تیرم تو صورت بقل دستیم میزدم.خیلی بد ادامس میخوره.اگه افغانی بودم استعداد عجیبی تو ترورریس شدن داشتما. داریم با دوستای گلم نقشه یه کلاهبرداری حرفه ای میکشیم.فعلا ایده ها همه تکراریه.جا داره همینجا از همه کسایی که مارو برای رسیدن به نقشه کمک میکنن تشکر کنم.کایی هم که اده جدیدی دارن خوشحال میشم با من و همکارام از طریق همین وبلاگ در میون بزارن. جدیدا منم خیلی مزاحم دارما.فکر کنم با اونایی که مزاحم تو هستن در ارتباط باشنواصلا یه باندن.حالا من که پسرم با افحاش(جمع فحش) رکیک از خودم دفاع میکنم تو رو نمیونم چیکار میکنی.راستی سفارش فحش رکیک به مزاحمین نوامیس هم قبول میکنیما. بسه دیگه. ها؟زیادی بی ربط شد.تا تو باشی دیگه یادداشت بی ربط ننویسی.

ببین آقای زطسیشمبلسغناانمکح
آدم وقتی میخواد کامنت بزاره؛ باید یه سری لغات عامیانه رو بزاره کنار و یه کم شخصیت خودش رو مثبت نشون بده تا مخاطبش فکر نکنه این آدم یه فرد بد دهنه!
خدا رحمت کنه اون رفیقتو، حس خیلی بدی رو داری تجربه میکنی، من که اصلا نمیتونم یه لحظه خودمو بزارم جای شما.
کلا آدم هایی که این حرکت زشت رو انجام میدن، برام آدم های منفوری هستن، شما که دیگه یا این افکار جای خود داری
بهتره اون گلوله ها رو بی خودی حروم نکنی و با یکیش خودتو خلاص کنی، چون اینجوری نه میتونی حرفای دیگران رو تغییر بدی نه حرفای من!
فکر کنم دیدن فیلم های تلویزیونی خیلی روت تاثیر گذاشته!
گمونم از اون آدم هایی هستی که وقتی میتونه خودش رو پنهان نگه داره، از هر بی ادبی و خباثتی استفاده میکنه، ولی ظاهری مودب و آروم رو به دیگران نشون میده
به هر حال اینجا وبلاگیه که خودت اومدی نه با دعوت من
از این به بعد هم وقتی با این جور وبلاگ ها مواجه شدی، به جای خوندن پست های ماه های قبل بهتره به خودت زحمت ندی و صفحه ی وبلاگ رو ببندی
اینایی که گفتم نصیحت خواهرانه بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد